اعتدال یعنی اهمیت قایل شدن برای نظردیگران ،یعنی تحمّل سلیقه های مختلف،یعنی شنیدن وآنگاه؛انتخاب کردن.تاریخ گواهی میدهدهرگاه گروهی خودرا«حقّ مطلق»دانسته اند،دردام «افراط گرایی» گرفتارآمده اند.ازمسیر«اعتدال» میتوان به«عدل» رسیدو«عدل»یعنی؛هرچیزوهرکس در«جایگاه خود».ابوذروسلمان؛هردوبه صفات صدق،حکمت وتقوی شناخته شده بودندولی پیامبرهرگزمسؤولیتی چون فرماندهی لشگر یاامیری یک ولایت رابه آنان نداد.درسوی دیگر؛خالدبن ولید ازنظراوصاف وکمالات بمراتب ازآن دو کم بهره تربودولی همیشه فرماندهی بخشی ازسپاه اسلام باوی بودزیرا؛چالاک ومنضبط وشجاع واهل ریسک بود.
درنوشتار«آموزش و پرورش درعصرگفت وگو»اشاره یی گذرا به «تساهل»نمودم.درآینده یی نزدیک مطلب مستقلی درباب «تساهل یا رواداری» ارایه خواهدشد.یاعلی.....
|