مدیرکارآ،مدیری است که پرسنل اوآزادی بیشتری درحوزه عمل کارشناسی خودداشته باشندوخلاقیت خویش را بروز دهند.درکشورهای پیشرفته فاصله مدیروپرسنل کم است اما درایران این فاصله تعیین کننده قدرت است.درایران معمولا افرادباپیشونددکتر،مهندس ونظیر اینهاموردخطاب قرارمیگیرند.این القاب سبب میشود این تفکرایجاد شود که آنان درمرتبه بالاتری قرار دارند واین امرمانع نقد مدیران وافراد بالا دست میشود.یکی ازعوامل مهم موفقیت دربرنامه ریزی بلندمدت، ثبات مدیریت است.متاسفانه درایران مدیران پی درپی عوض میشوند واین نشانگر آنست که همه برنامه ریزیها مقطعی وکوتاه مدت هستندو فرصتی برای بالا بردن کیفیت کار تیمی وجودندارد.
انسانها بطور کلی4 دسته اند:1 . افرادی باروش مسلط .باجرات،خلاق،رک گو،حلال مشکلات وشروع کننده ی یک حرکت. 2 .افرادی باروش تاثیرگذار. خوش صحبت،جذاب،تهییج کننده و اجتماعی . 3 . افرادی با روش استوار. راحت،صبور و شنونده یی صادق . 4 . افرادی با روش تطبیقی . دارای توان تجزیه وتحلیل،دقیق ومستعد کارهای آرام .
فقط 2 دسته اول برای مدیریت ومسوولیتهای راهبری مناسبند.یک مهندس،یک دکتر،یک پزشک،یک روحانی و...الزاما یک مدیرخوب وکارآمدنیست. درعلم مدیریت نوین،همه افراد با خصوصیات متفاوت ورفتارسازمانی مختلف؛ قابلیتهای گوناگون دارند.خوب وبد، ندارند و هنریک مدیر؛ درک این نکته واجرای آن در حوزه مسوولیت خویش است. یعنی؛ بکارگیری هر فرد در جایگاه شایسته خود.انشاا... یا علی....
|