5.فساداداری
فساداداری یعنی انحراف ازشیوه های قانونی انجام وظایف.پیش ازین دریادداشتی مستقل،به این مورد پرداخته ام.
6.فرهنگ حرف به جای عمل
درکشورهای توسعه نیافته درموردمشکلات،بیشتر«حرف»میزنندتا«عمل»کنند.برنامه های جامع وکاملی تدوین میشودولی اغلب به نهایت اجرانمیرسند.درنظربسیاری ازمردم،نظام اداری وبرخی مدیران ما بیشتربه گزافه گویی مبتلایندوگریزان ازهر پرسش.
7.دیوان سالاریهای مهارگسیخته
دیوان سالاریها باانباشت بی حدّ قدرت،نیروهاومنابع وامکانات جامعه رابطورانحصاری به خوداختصاص میدهند.این سازمانهای قدرتمندبابکارگیری تخصّصهای فنّی،قوانین ومقرّرات دولتی وبهره گیری ازاهرمهای سیاسی به قدرت نمایی پرداخته وبدین ترتیب سازمانهایی که بایددرخدمت جامعه باشند؛جامعه رابه خدمت میگیرند.
8.تشکّلهای غیررسمی
فرهنگ شرق آمیخته بادوستیها،دلبستگیهاوصمیمیتهای مفرط بوده واین امرمنجربه ایجادتشکّلهای غیررسمی دردرون سازمانهای اداری میگردد.این سازمانهاباعث میشودافرادجایگاه رسمی خودرافراموش کنندودرقالبهای غیررسمی باهم ارتباط برقرارنمایندودربیشترموارد؛بصورت عاملی بازدارنده سدّراه اهداف سازمان رسمی میشوند.
9.روحیه ی انفعال و تسلیم پذیری
تجربه ی طولانی استبداد درایران؛دربسیاری ازمردم ما روحیه ی تسلیم پذیری و انفعال ایجادکرده است وموجب میشوداغلب درانتظاروقوع حوادث بمانند.به این ترتیب انگیزه ی کمال طلبی درافرادضعیف میشودوتحقّق اهداف سازمانی بامشکل روبرومیگردد.
کلام آخراینکه؛تحوّل کیفی درسازمانهاوادارات بایدبیش ازپیش مدّنظرقرارگیرد.درسایه ی مردم سالاری قدرتمند وبااحترام به خردجمعی؛میتوان به تحوّل کیفی درنظام اداری ایران امید بست.انشاالله
|