آیت الله العظمی یوسف صانعی در دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب خواستار آن شد که احزاب اصلاح طلب با صراحت و شفافیت به اعلام مواضع بپردازند. اظهارات آیت الله صانعی در این دیدار با واکنش های تند رسانه های وابسته به جناح حاکم مواجه شد و حتی یکی از راهیافتگان مجلس در مرجعیت ایشان تشکیک کرد.

گزارش سخنان آیت الله صانعی که در سایت ایشان منتشر شده، بدین شرح است:تعدادی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با حضرت آیت الله العظمی صانعی در قم دیدار کردند.

در این دیدار آیت الله العظمی صانعی طی سخنانی با اشاره به جایگاه محوری و مهم احزاب در جامعه بر ضرورت اطلاع رسانی شفاف و صریح از سوی احزاب در ارائه اهداف و برنامه های خود تأکید کردند و فرمودند: سازمان مجاهدین انقلاب که دارای سوابقی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد، می بایست با صراحت و شفافیت به اعلام مواضع در زمینه مسائل مختلف بپردازد و از دیدگاههای منتقد و مخالف نسبت به عملکرد خود هراسی نداشته باشد.

مرجع تقلید شیعیان خطاب به اعضای سازمان مجاهدین انقلاب فرمودند:این دیدگاه و تصور صحیح نیست که همگان با برنامه و مرام حزبی شما در همه زمینه ها و جهات موافق باشند، و لذا شما می بایست سعی نمایید که آمار کاری و عملکردتان را در قضاوت همگان قرار دهید.

معظم له افزودند: جسارت، شجاعت، صبر و استقامت را سرلوحه اعمال و برنامه های حزبی خود قرار دهید که قطعا نتیجه خوبی برای جامعه و حزبتان به همراه خواهد داشت.

این مرجع تقلید به ذکر خاطره ای از حضرت امام در دوران مبارزه با رژیم طاغوت و قرار دادن جسارت و صبر در سرلوحه اعمال خود پرداختند و اظهار داشتند:هنگامی که مأموران رژیم طاغوت، طلاب را در مدرسه فیضیه به خاک و خون می کشیدند و هنوز خبر این جنایت به محافل داخلی و خارجی سرایت نکرده بود حضرت امام (س) با دادن روحیه لازم به مبارزات فرمودند: رژیم نفس های آخر خود را می کشد، ببینید جسارت، استقامت و شهامت امام را، باید همگان از امام بزرگوار درس بگیریم و اندیشه ایشان را با تمام وجود زنده نگه داریم.

آیت الله العظمی صانعی در بخش دیگری از سخنانشان به حراست، پاسداشت و احیا خط امامی در جامعه را خواستار شدند و خطاب به جمع حاضر تأکید کردند: همواره سعی نمایید که در همه حال و در هر اطلاعیه، بیانیه و اعلام مواضع از سوی حزب و سازمان، کلامی از حضرت امام (س) محور اصلی کارتان قرار گیرد.

معظم له تصریح کردند: سعی ننمایید که خواسته یا ناخواسته از نیروهای اصیل انقلاب، افراد شکنجه دیده و دلسوزان نظام فاصله بگیرید، ارتباط و همراهی خود را با آنان به هر صورت ممکن حفظ نمایید.

آیت الله العظمی صانعی ضمن تأکید بر احترام به حقوق بشر و سازمان هایی که در دفاع از حقوق بشر و آرمان های بالای انسانی گام های مؤثری برداشته و برمی دارند، خواستار حفظ همه جانبه حقوق بشر گردید.

وی با اشاره به مذاکراتی که ایران در افغانستان و عراق با آمریکا داشته است، در حالی که آمریکا تهدیداتش علیه این دو کشور را با نگاه به ایران انجام داده است و از سویی هر روز به حجم و گسترده آن‌ها افزوده می‌شود؛ اظهارداشت:در افغانستان اگر مذاکره‌ای با آمریکا بوده است، صرفا برای حقوق خود و مردم افغانستان بود. درعراق هم اگر مذاکره‌ای صورت می‌گیرد، فی نفسه اصالت ندارد، بلکه مذاکره‌ای است که صرفا ببینیم چگونه می‌توانیم حقوق خود و ملت عراق را بیشتر تامین کنیم، بنابراین ایران درپی منافع خودش است و امنیت ملی ایران درصورت تحقق منافع خود تامین می‌شود.

خرازی با اشاره به مذاکرات ایران و آمریکا بر سرعراق گفت:«این یک مذاکره تاکتیکی است، نه راهبردی. چون آمریکایی‌ها عراق را اشغال کردند، طبیعتا با منافع ما تماس پیدا کرده‌اند.»

وی ادامه داد: «ایران در شرایط انجام مذاکره جامع با آمریکا نیست، اما طی مذاکراتی که با عراق در جریان بوده و احتمالا در آینده هم خواهد بود این امکان وجود خواهد داشت که به اهداف آمریکا در آنجا بیشتر واقف شویم و امکان تاثیرگذاری بر تصمیمات آنها را پیدا می‌کنیم. به طور کلی به مردم و دولت عراق کمک می کنیم تا کار را به دست خودشان بگیرند.»

رییس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: همیشه گفته‌ایم که اگر آمریکایی‌ها اصل احترام متقابل را بپذیرند، ما ابایی از مذاکره نداریم، اما آن‌ها قائل به این اصل نیستند و به دنبال تحمیل نظر خودند وامکانات سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی لازم برای این کار را هم دارند. اگر به عنوان دو کشور برابر بتوانیم با هم صحبت کنیم و هرکدام استدلال‌هایمان را بیان کنیم، مذاکره امری مطلوب است، کما اینکه با سایر کشورها همواره این کار را کرده‌ایم و می‌کنیم، اما تن دادن به مذاکره‌ای که فقط تحقیر و تحمیل نظرات مقابل به ما باشد، قطعا پذیرفته نیست.

وی خاطر نشان کرد:«در حال حاضر زمینه‌ای برای اینکه مطمئن شویم آمریکایی‌ها حاضرند براساس احترام متقابل پای میز مذاکره بنشینند، فراهم نیست.»

خرازی در پاسخ به این پرسش که «تا کجا مذاکرات تاکتیکی درعراق می‌تواند ادامه یابد؟»، گفت:« شرایط ایجاب می‌کند که تا چه زمان به این مذاکرات ادامه دهیم. همیشه تصمیمات سیاسی را باید موکول به شرایط کرد.»

وزیر سابق امور خارجه در پاسخ به این پرسش که اما آمریکا در مذاکرات با ایران بر سر عراق ما را متهم به دخالت در این کشور و ایجاد ناامنی می‌کند، گفت:در اینکه چگونه باید مذاکره کرد تا میز مذاکره در عراق تبدیل به میزی برای اتهام زنی به ایران نشود، بحثی دیپلماتیک و فنی است که با توجه به واقعیات در صحنه مذاکرات باید راه حلی پیدا کرد تا نظر ما را تامین کند.

روزنامه «جمهوری اسلامی» که این خبر را منتشر کرده، یادآور شده که در اولین سال تصدی دولت نهم نیز اخباری مبنی بر وجود اختلاف‌نظر بین احمدی‌نژاد و متکی منتشر شده بود.

این اخبار درحالی منتشر شده که احمدی‌نژاد در سخنان روز سه‌شنبه خود در جمع فرماندهان سپاه گفته بود: «اصلاح‌برخی رویکردها در سیاست خارجی را جزو مهم‌ترین کارها دولت نهم است».

در حالیکه این شایعات رسما رد یا تائید نشده، «رشید جلالی» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مصاحبه‌ای با سایت آفتاب خبر استعفا یا برکناری وزیر امور خارجه را کذب محض دانست و گفت: این خبر جز آن دسته شایعاتی است که با اطمینان می‌توان گفت اصلا صحت ندارد.

جلالی افزود: آقای متکی جزء وزرایی هستند که وظیفه خود را به درستی عمل کرده‌اند ایشان مذاکرات با کشورهای دیگر را در راستای سیاست‌های دولت پیش بردند و در اصلاح امور سفارتخانه‌ها اقدامات لازم را صورت داده‌اند.
وی اظهار داشت: آقای متکی توانستند با تقویت معاونت اقتصادی، یک موازنه در روابط کشور ایجاد کند که از ابزار اقتصادی کشور در امور سیاسی بهره لازم را ببریم.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: رابطه متکی با احمدی‌نژاد و در نوع پیگیری سیاست‌های دولت اختلافی را تا کنون مشاهده نکردم، ضمنا در سفرهای متعدد با متکی و یک سفر با وزیر امور خارجه و احمدی‌نژاد داشتم هیچ شبهه‌ای در روابط آنها دیده نشد.

جلالی در پایان تاکید کرد: شاید شایعه این خبر صحت داشته باشد اما خود خبر صحت ندارد.

حضور آقای هاشمی در یکی از مهمترین نهادهای سیاسی- مذهبی کشور، سپری در برابر تند بادهای سیاسی است که کشور را تهدید می‌کند. پیروزی ایشان به نظر من پیروزی جریان عظیمی در کشور است که به عادی‌سازی (نه بحران سازیِ) امور می‌اندیشند. اگر کسانی که از «عادی شدن» امور خشنود نیستند، بر نهاد مهمی چون خبرگان مسلط می‌شد، روند بحران‌سازی در کشور شدید و شدیدتر می‌شد.

2) این انتخابات موضوع ظریفی را روشن کرد و آن این است که انحصارطلبان و بحران‌سازان معمولاً چنین القا می‌کردند که نهادهای مذهبی- سیاسی مهمی چون مجلس خبرگان از کسانی تشکیل شده که مؤید انحصارطلبی‌ها و بحران‌سازیِ آنها است. انتخاب آقای هاشمی نشان داد که این برداشت دقیق نبوده است- و مجلس خبرگان هم به عادی‌سازی امور می‌اندیشد.

3) انتخاب اخیر آقای هاشمی حکایت از یک اخلاقِ نیکوی ایشان دارد. هاشمی جزو آن شخصیت‌هایی است که آمادة گرفتن مسؤلیت از طریق وارد شدن در صحنه‌های ریسکیِ انتخاباتی و رأی گیری است. همه می‌دانیم که خیلی از رجال سیاسی، در یکصد سال اخیر بوده و هستند که مایل‌اند همیشه رجال سیاسیِ قدرتمند باقی بمانند ولی آماده نیستند که در هر دوره وارد صحنة خطرپذیر رأی گیری شوند. انتخابات یک طرفش بُرد است و طرف دیگر آن شکست است. به همین دلیل عده‌ای علاقمندند یا منزه‌طلبی کنند و در انتخابات شرکت نکنند، یا مکانیزم‌هایی تعبیه شود، که همیشه برنده باشند. خصلت نیکوی آقای هاشمی این بوده و هست که همیشه برای گرفتن مسؤلیت از طریق انتخابات آمادگی داشته است. و این درس خوبی است که ایشان به همة شخصیت‌های مذهبی- سیاسی کشور می‌دهند.

4) آقای هاشمی یک شخصیت واقع‌گرای سیاسی است. وی شرایط کنونی کشور را یک شرایط ویژه و حساس می‌داند. این تحلیل او از روی ترس نیست بلکه بر اساس تحلیل واقعیت‌های موجود ایران، منطقه و جهان است. حالا ما در اوضاعی هستیم که عده‌ای از «بحران‌سازان» در کشور شخصیت‌هایی را که از عادی‌سازی جریان امور دفاع می‌کنند و نگران شرایط ویژة کنونی هستند، به ترسو بودن متهم می‌کنند. این اتهام زنی، مرا به یاد خاطره‌ای در سال 67 در جبهه‌های جنگ در شمال غرب (قبل از حمله ارتش صدام یه حلبچه) انداخت، که با ذکر آن این نوشته را به پایان می‌برم. در آن موقع آقای هاشمی در قلب جبهه یک جلسة هماهنگی با تعدادی از مسؤلین گذاشته بود،‌در همان موقع ارتش صدام آن منطقه را مورد گلوله باران قرار داده بود تعدادی از اعضای جلسه نسبت به اوضاع خیلی حساس شده بودند (و حتی بعضی‌ها ترسیده بودند). جالب این بود که در آن جلسه کوچکترین ترسی در چهرة آقای هاشمی دیده نمی‌شد و ایشان با آرامش مدیریت خود را انجام می‌داد. حالا می‌خواهم بگویم همین آقایونی که شخصیت‌های پخته و عاقل کشور را به ترسو بودن متهم می‌کنند، آن موقع جرئت نداشتند از پنجاه کیلومتری خطوط عملیاتی رد شوند و الآن پس از بیست سال از پایان جنگ رجز خوانی می‌کنند!

در پایان پیروزی آقای هاشمی را به همة ایرانیانی که به «عادی‌سازی» امور و توسعة پایدار و پیشروندة آن فکر می‌کنند، تبریک می‌گویم