سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران سربلند

 

طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?سیدشهاب الدین عالمیان

یکشنبه 86/7/29  ساعت 11:14 عصر

حساب‌کشی صریح خاتمی از دولت نهم

 رییس جمهور سابق کشورمان گفت: معتقدم در همه مواردی که در آن خطاب به ملت و گذشته شده و یا مطالب نادرستی که به مردم بیان می‌شود، باید در ازای ارایه آن ، میزگرد گذاشته و مناظره یا بحث شود تا مردم غافل نمانند.

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی که در جمع مدیرمسوول، دبیران و روزنامه‌نگاران روزنامه سرمایه صحبت می‌کرد با اشاره به ضرورت توجه به علم و تفاوت‌های بین علوم اجتماعی و علوم دقیقه گفت:«یکی از مشخصات دنیای امروز اعتبار دادن به علم است و البته یک مشکل در این میان وجود داردو آن هم این است که بخواهیم علم را جای دین قرار دهیم و یا بالعکس؛ بلکه باید توجه داشت که علم و دین هرکدام جای خودشان هستند و دین واقعی هم دینی است که مخالف با علم نیست.»

رییس بنیاد باران همچنین اظهار کرد:«در زندگی روزمره نیز این که علم میدان‌دار باشد و کار کارشناسی در امور انجام بگیرد این مساله پذیرفته شده است، تجربه هم نشان می‌دهد کسانی که به علم در زندگی خود اعتبار بدهند، موفق‌تر خواهند بود وما نمی‌توانیم در مقابل این مساله بایستیم. بنابراگر بخواهیم اقتصاد خوبی داشته باشیم باید به علم و کارکارشناسی با معیارهای علمی توجه کنیم و به خاطر این که الگوی ما در کشور با الگوی برخی کشورها ممکن است متفاوت باشد، ما نباید با علم مخالفت کنیم، که در این مساله نیز آمار خیلی مهم است.

خاتمی تصریح کرد:«یکی از مشکلاتی که ما داریم، آمار است ؛‌ سیاسی شدن مسایل سبب می‌شود که جامعه از علمی شدن دوری کند و آمار درستی وجود نداشته باشد.» ؛ «اگر خدای ناکرده مشکلی پیدا کردیم برای رفع آن در معیارهای آمارگیری و آمار دست‌کاری کردیم، ممکن است برای یک مدت برخی از مسایل پوشیده بماند و یا برخی از اشکالات را انکار کنیم. اما واقعیت این است که این مساله مشکلات را حل نمی‌کند.»

وی با اشاره به مساله ای مثل تورم خاطرنشان کرد:«اگر در جامعه تورم وجود دارد و بالاتر از ان احساس فردفرد جامعه هم این است که تورم وجود دارد و مردم عادی هم تورم را در هنگام خرید خود احساس می‌کنند. حالا شما آمار بدهید که تورم وجود ندارد و یا تغیری در معیارهای علمی بدهیم که نتیجه دلخواه ما را بدهد؛ اما آن واقعیت از بین نمی‌رود.»

سید محمد خاتمی افزود:«متاسفانه اگر این جامعه احساس کند که به او دروغ گفته شده است، ولو ا ین که این دروغ با حسن‌نیت و نیت خیر بیان شده باشد، این اعتماد متقابل نه تنها میان عالمان و نخبگان با کسانی که مدیریت جامعه را برعهده دارند، از بین می‌رود بلکه اگر اعتماد میان مردم و مدیریت هم از بین برود، این مشکل بزرگی است که باید برای آن فکری اندیشیده شود.»

هیچ دولتی نمی‌تواند ادعا کند که ظرف دو یا سه سال می تواند مشکلات را حل ‌کند
وی همچنین با بیان اینکه در تولید علم، صنعت و اشتغال مشکلاتی وجود دارد و همه ما می‌دانیم که این نواقص و مشکلات یک شبه قابل حل نیست، گفت: «هیچ دولتی هم نمی‌تواند ادعا کند که ظرف دو یا سه سال این مشکلات را حل می‌کند، گرچه متاسفانه این ادعا هم مطرح شده است ولی آنچه مهم است اینکه جهتی را برگزینیم که به حل مشکلات منجر شود.»

خاتمی گفت: « بنده از اول که آمدم گفتم، ساختار اقتصادی ما بیمار است، این بیماری هم امسال، سال گذشته، پنج سال و 10 سال پیش به وجود نیامده است. یک بیماری ریشه‌داری است. در کنار این‌ها مسایل سیاسی و اجتماعی هم وجود دارد و برخورد با آن‌ها مشکل است. بنابراین باید با تدبیر، همدلی و همگامی، گام به گام جلو رفت و این مسایل را حل کرد.»

رییس بنیاد باران در ادامه افزود: «یکی از آرزوهایی که به دل من ماند هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور است که از ابتدا هم مدنظر من بود و تا حدودی هم در این مسیر گام برداشتیم و جهت‌گیری ما نیز به این سمت بود، ولی نتوانستیم و نشد؛ حالا عدم تحقق‌این مساله چقدر به دلیل نقص من به عنوان مدیر کشور مربوط بوده و چقدر به شرایط اجتماعی که دیکته می‌کرده است ؛امری است که جای بحث آن اینجا نیست ولی مهم این است که جهت گیری به سوی حل مساله باشد و باید ببینیم اکنون این جهت را طی می کنیم یا نه؟

به گزارش روابط عمومی بنیاد باران ، خاتمی ادامه داد: «متاسفانه رسم شده است که مسایل واقعی پوشیده نگه داشته شوند و مسایل به صورت دیگری گفته شوند و دایما فرار به جلو صورت بگیرد. همچنین هر چیزی که نسبت به گذشته است، محکوم و بد جلوه داده می‌شود ؛ ادعای حل مساله می شود در حالیکه می بینیم که مشکل همچنان باقی است بلکه بیشتر و بزرگتر می شود.»

وی هشدار داد: «این مساله اعتماد متقابل بین ملت و نظام را از بین می‌برد و همه باید کوشش کنیم. وگرنه چه کسی می‌خواهد دولتی در این نظام وجود داشته باشد که موفق نباشد، مگر این‌که آن فرد خائن باشد، همه ما دلمان می‌خواهد که کمک کنیم.

رییس‌جمهوری سابق کشور افزود: «ولی این‌طور هم نباشد، که ما هرگونه که می‌خواهیم صحبت کنیم و هر نسبتی که می‌خواهیم بدهیم.»

خاتمی در ادامه سخنانش برنامه چهارم توسعه را مورد توجه قرار داد و گفت: «بنده نمی‌گویم بهترین برنامه‌ای که در دنیا تدوین شده، برنامه چهارم توسعه است. ولی معتقدم علمی‌ترین، کارشناسی‌ترین و کارآمدترین برنامه‌ای که بعد از انقلاب تدوین شده، برنامه چهارم توسعه است که در آن از تجربیات برنامه‌های گذشته و نظریات کارشناسانه بهره‌برداری شده و سعی شده است که نظریات کارشناسی در سطح بالاتری در نظر گرفته شود.»

رییس جمهور سابق کشورمان مواردی از برنامه چهارم را نظیر، رشد اقتصادی 8 %، تورم یک رقمی، وضعیت اشتغال و بیکاری، سرمایه‌گذاری و ... را مورد اشاره قرار داده و گفت: «مگر می‌شود بیکاری را بدون زمینه‌سازی برای ایجاد اشتغال از بین برد و مگر بدون شرکت دادن بخش خصوصی و جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی و جذب تکنولوژی و امکانات خارجی می‌توان به اشتغال پایدار و مورد اطمینان رسید. ما که سحر و جادو نمی‌کنیم. بالاخره این کار باید انجام بگیرد. این مسایل باید گفته شود و جامعه بداند که ما چقدر درآمد داشتیم و این درآمد را چگونه مصرف کردیم.

وی در مورد اجرای عدالت نیز گفت:«اگر درآمد سرانه ارتقا پیدا کرد آنگاه توزیع عادلانه در جامعه صورت گرفت ،عدالت معنا پیدا می‌کند؛ در غیر این صورت اگر ارتقا پیدا نکند چه چیز را می خواهیم عادلانه توزیع کنیم؟ بنابراین بایدزمینه سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال فراهم شده و سهم بخش خصوصی مشخص شود.»

وی سپس درآمد نفتی در دولت اصلاحات را مورد توجه قرار داد و گفت: «متوسط درآمد نفتی ایران در آن دوره؛ بیست و یکی دو میلیارد دلار در سال یعنی حدود 160 یا 170 میلیارد تومان در هشت سال بود. با این درآمد 15 میلیارد تومان هم ذخیره ارزی در حساب برای دولتی گذاشتم که هم‌اکنون سرکار است و بعد از آن قیمت‌ نفت تقریبا سه برابر شده است اما در این میان بخش خصوصی چقدر رشد کرده است؟

خاتمی تاکید کرد:برای اولین بار حدود هشت یا 9 میلیارد دلار برای بخش خصوصی ازحساب ذخیره ارزی توافق شدوپنج یا شش میلیارد دلار از پول نفت به بخش خصوصی تزریق شدکه فکر می‌کنم مواردی که هم‌اکنون در بخش خصوصی کشور در حال به ثمر رسیدن است مربوط به سرمایه‌گذاری‌های همان وقت است. حالا شما بروید ببینید ظرف دو-سه سال گذشته چقدر از حساب ذخیره ارزی صرف امور جاری کشور شده است؟و چقدر در جای خود یعنی در خدمت سرمایه گذاری بخش خصوصی مصرف شده است؟!»

رییس بنیاد باران افزود: «در عین حال معتقدم که همان زمان هم صددرصد موفق نبودیم و سهمی را که باید به بخش خصوصی می‌پرداختیم، نپرداختیم و امروز که باید چندین برابر در حساب ذخیره‌ ارزی، ذخیره داشته باشیم و چندین برابر گذشته به بخش خصوصی کمک کنیم و رونق در اقتصاد ایجاد کنیم؛ می‌بینیم که باز هم دولت بزرگ‌ترین رقیب بخش خصوصی است.»

سیدمحمد خاتمی در ادامه با اشاره به اصلاح نظام مالیاتی در دولت اصلاحات گفت: «ما ابتدا باید بخش خصوصی را حمایت کنیم. یک روی قانون مالیات‌ها این بود که بخش خصوصی تقویت شود ما میزان مالیات را به نفع تولید در بخش خصوصی کاهش دادیم و این مساله جزو افتخارات ماهست. امروز رسانه‌های فراگیر این مسایل را مطرح نمی‌کنند و کسی هم نیست که در این رسانه‌ها به تبیین این موارد بپردازد؛بلکه این رسانه ها و محافل بر عکس در جهت تخریب و وارونه نشان دادن امور حرکت می کنند.»

اتهام زدن و مسائل را وارونه جلوه دادن نه به نفع اسلام و انقلاب است ؛ نه دردی از مردم و نظام درمان می کند
رییس موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگها و تمدنها افزود: «بنده معتقدم در همه مواردی که در آن خطاب به ملت و گذشته شده و یا مطالب نادرستی که به مردم بیان می‌شود، باید در ازای ارایه این مطالب نادرست میزگرد گذاشته و مناظره یا بحث شود تا مردم غافل نمانند.اتهام زدن و مسائل را وارونه جلوه دادن نه به نفع "اسلام و انقلاب" است،نه دردی از" مردم و نظام" درمان می‌کند! نه دولت از این طریق تقویت می‌شود؛بلکه باید به گونه‌ دیگری دولت را تقویت کنیم.»

سید محمد خاتمی خاطرنشان کرد که «دولت باید قبول کند که از علم، واقعیت‌ها و کارشناسان بهره بگیرد.» وی با اشاره به امکانات دولت نهم افزود: «بنده معتقدم امکانات فراوانی وجود دارد؛ هر چند که ما زمان را به سرعت از دست می‌دهیم، چرا که امسال سال سوم برنامه چهارم است.»
در همین زمینه سیدمحمد خاتمی حرکت دولت اصلاحات را در جهت تطبیق با برنامه سوم توسعه کشور مثال زد و تصریح کرد: «ما در برخی‌ جاها از برنامه سوم جلو ، در برخی جاها 90 تا 95 درصد با برنامه سوم همگام و البته در بعضی موارد نیز عقب بودیم.

رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:در مجموع حاصل برنامه سوم، مثبت بود و اگر ملاک کارآمدی این مساله قرار دهیم و به درستی اطلاع رسانی کنیم میزان خدمت دولتها معلوم می شود؛البته دولت ایده‌آل دولتی است که نه تنها صددرصد به اهداف برسد بلکه از اهداف برنامه هم جلو بیفتد. همان گونه که در بخش‌های مختلف نظیر صنعت و کشاورزی، جلو زدیم و در بعضی بخشی‌ها هم گاه عقب بودیم.»

وی افزود: «اتفاقات برنامه چهارم با توجه به نقص‌هایی که در کار ما وجود داشت یا برآوردهای نادرستی که در برنامه سوم داشتیم، تکامل پیدا کرد و باید دید واقعا می‌توانیم در پایان چند برنامه‌ای که داریم به اولین قدرت منطقه تبدیل شویم یا خیر؟ بالاخره همه باید جوابگو باشیم. ما وظیفه داریم که به مردم خدمت کرده و آن‌ها را رشد داده و جامعه را به جلو ببریم.»

باید از رسانه ملی گلایه کرد...
به گزارش روابط عمومی بنیاد باران، سیدمحمد خاتمی در ادامه ابراز عقیده کرد: «بنده معتقدم که این مسایل باید با انصاف و منطق در عرصه افکار عمومی بیان شود و از این جهت باید از رسانه ملی که باید پیگیر چنین مسایلی باشد گلایه کرد که هر گونه تهمت و نسبتی به برخی افراد و جریان‌ها نسبت داده می‌شود و طرف مقابل هم هر گونه ادعایی می‌کند و البته جریانی که به آن نسبت ناروا داده شده است نمی‌تواند حرفی بزند و اگر هم حربی بزند به جایی نمی‌رسد و البته مردم را هم اینچنین در بلاتکلیفی می‌گذاریم. این امر به نفع هیچ کس و کشور نیست و آثار بدی نیز برای جامعه به جای می‌گذارد.»

رییس موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگها و تمدنها در ادامه امسال را مورد اشاره قرار داد و گفت:‌«اگر می‌خواهیم در سال اتحاد ملی به این امر دست یابیم، اولین مساله رعایت انصاف است. باید دولت را که در مرکز و محور کار است کمک نمود،نباید آن را مورد تهاجم بی‌جا قرار داد و تضعیف کرد. از طرفی نه دولت و نه جریان‌های دیگر نباید به کسانی که خدمت‌ کرده‌اند و یا می‌توانند خدمت کنند رفتار ناروا داشته باشند؛امیدوارم خداوند همه ما را هدایت کند که صاقانه با مردم روبرو شویم.»

خاتمی اظهار داشت: «اگر مردم برخی موارد را احساس نکنند برای مدتی می‌توان مسایل را حل کرد اما اگر مسایلی که ادعای اصلاح آن می‌شود با احساس مردم مغایرت داشته باشد، این موارد ضدتبلیغات است.»

رسانه‌ها باید سعی کنند تا واقعیات را به مردم اطلاع دهند
وی در خاتمه اظهار کرد: «کشور متعلق به همه است. تمام مسوولین باید در کنار هم باشند و رسانه‌ها نیز باید با دلسوزی مطالب را برای مردم و دولت منتشر کنند و سعی کنیم تا واقعیات را به مردم اطلاع بدهیم.»

سید محمد خاتمی افزود: «باید مردم را در امور مشارکت بدهیم. مشارکت در اقتصاد و سیاست و همه عرصه ها؛ اگر می‌گوییم ما طرفدار مردم هستیم باید ملاک و معیارمان مشارکت مردم باشد و موانع را در این زمینه کم و نه این که زیاد کنیم.»

رییس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: «یکی از معیارهایی که باید در موفقیت و نحوه عملکردها در ورای شعارها سنجش قرار بگیرد، این است که ببینم در عمل چقدر به مردم قیمت داده شده است و عملا چقدر مشارکت مردم افزایش یافته و البته باید دید که مردم نیز تا چه حد احساس مشارکت در امور می‌کنند.»

خاتمی در ابتدای این دیدار با اشاره به پایان ماه مبارک رمضان و ابراز امیدواری از این‌که همگان از این ماه بهره و فیض کافی برده باشند گفت:«این جمع، جمع مبارکی است و فعالیت در حوزه نشر و اطلاع‌رسانی و ارایه آگاهی مسلما از کارهای خوب جامعه است.


نظر شما( )
?سیدشهاب الدین عالمیان

پنج شنبه 86/7/26  ساعت 11:50 عصر

در باب حکم اعدام

 

عباس عبدی

سه‌شنبه هفته گذشته مصادف با روز جهانی مبارزه با حکم اعدام بود، مجازاتی که اکثر کشورهای جهان آن را از قوانین خود حذف کرده‌اند، یا عملا‌ً آن را اجرا نمی‌کنند و در این میان در برخی کشورها چون ایران، عربستان، چین و آمریکا تعداد اعدام‌ها بسیار زیاد است، به‌ویژه در ایران در سال گذشته این تعداد به طرز چشمگیری بیشتر هم شده و موجب مشکلی بین‌المللی برای ایران شده است. از این‌رو پرداختن به این مسأله ضرورت دارد، هم از حیث منافع و مضار اجرای آن در داخل و هم از حیث آثار و عوارض سوئی که در خارج برای کشور ایجاد می‌کند.

پیش از ورود به بحث متذکر می‌شوم که مخالفت مطلق با حکم اعدام در ایران نه‌تنها کمکی به حل این مشکل نمی‌کند، بلکه به نحوی قضیه را سیاسی می‌کند و اجازه نمی‌دهد ابعاد مسأله چنانکه شایسته است باز شود. اینکه در غرب به هر دلیلی وجود چنین حکمی را نمی‌پسندند، لزوما دلیل بر غلط بودن و نفی آن نیست، اگرچه مهم‌ترین کشور غربی یعنی ایالا‌ت متحده هم هنوز آن را نپذیرفته است، البته این ارزش‌ها در خوشبینانه‌ترین حالت، محصول شرایط خاص اجتماعی آنهاست و قبل از رسیدن به این شرایط، در آن کشورها هم مجرمین را اعدام می‌کردند و حتی دستگاه‌های مشهور اعدام مثل گیوتین هم از اختراعات آنان است.

با این حال فراموش نکنیم که مخالفت با مجازات‌های خشن یک روند مسلط در جهان است و نمی‌توان و حتی نباید با آن مخالفت کرد و چه‌بسا استقبال از آن نیز مفید و لا‌زم است. ولی در جامعه‌ای که حتی برای حل گرانی، بسیاری از مردم پیشنهاد اعدام گرانفروش را در سر چهار‌راه‌ها می‌دهند، پیش از آنکه قانون اعدام لغو شود، باید ذهنیت اجتماعی را اصلا‌ح کرد که آن نیز تا حدی محصول تحول در شرایط عینی جامعه است.

در جامعه‌ای که جان آدمی در اذهان چنان بی‌ارزش می‌شود که با کوچک‌ترین اختلا‌ف، راه‌حل حذف فیزیکی و قتل در دستور کار قرار می‌گیرد و اقدامات شخصی جایگزین حل اختلا‌فات از طریق مراجع قانونی می‌شود، چه جایی برای لغو حکم اعدام می‌ماند؟ در جامعه‌ای که اولیای خون تا سال‌های سال تمام زندگی خود را برای اخذ قصاص صرف می‌کنند و حتی نصف دیه قاتل را هم می‌پردازند چگونه می‌توان قصاص و اعدام را نادیده گرفت؟ به‌علا‌وه برخی جرائم چنان سبعانه اجرا می‌شود که اندک کسانی حاضر می‌شوند، کمتر از اعدام را برای این افراد بپذیرند و متأسفانه از این نوع جرائم در ایران کم هم نیستند.

در چنین جامعه‌ای حذف قصاص و اعدام ممکن است به رواج انتقام‌گیری‌های شخصی هم منجر شود. از این‌رو مخالفت مطلق با چنین مجازاتی مثمرثمر نیست، ضمن اینکه بسیاری از افراد حداقل بخش قابل توجهی از مجازات‌های اعدام را حکم اسلا‌می و خداوند و تغییرناپذیر دانسته و از این حیث نیز با حذف آن مخالفت جدی می‌کنند. بنابراین صرف اینکه در بخشی از جهان غرب این حکم را غیر‌انسانی می‌دانند، پس عده‌ای هم به‌سهولت این نتیجه را بپذیرند، کاری درست نمی‌شود، باید دید که اگر یکی از این جنایات سبعانه علیه یکی از نزدیکان آنان به وقوع بپیوندد، آیا باز همچنین عقیده‌ای را ابراز می‌کنند یا خیر؟

فارغ از این مقدمه طولا‌نی باید گفت علی‌رغم اینها وضعیت اعدام در ایران اصلا‌ً مطلوب نیست و اگر قرار بود تمام پرونده‌هایی که مطابق قانون حکم اعدام دارند، منجر به اجرای حکم می‌شد، سالا‌نه ده‌ها هزار مورد اعدام داشتیم و اگر جرائمی که مطابق قانون مجازات آنها اعدام است، تماماً کشف و رسیدگی شود، این رقم شاید به ارقام بسیار وحشتناکی بالغ می‌شد و در واقع بخش اعظم این جرائم کشف نمی‌شود و آنها هم که کشف می‌شود به‌ویژه در مواد مخدر با تخفیف مواجه می‌شود، با وجود این هنوز هم تعداد اعدام‌ها در ایران بسیار بالا‌ست.

آیا می‌دانید که اگر امکان داشت برای افراد متهم به داشتن 30 گرم و بیشتر هروئین یا مرفین و یک کیلو یا بیشتر تریاک و امثال آن و نیز بخش قابل توجهی از جرائم حدی و نیز قصاص عضو و ارتداد و... تماماً رسیدگی و حکم صادر شود، سالا‌نه چه تعداد اعدامی و نقص عضوی خواهیم داشت؟ برای نمونه در زمینه مواد مخدر در سال 1378 از تعداد پرونده‌هایی که مطابق قانون مستحق اعدام بوده‌اند، کمتر از 2 درصد آنها عملا‌ به اعدام ختم شده است که این خود رقم بزرگی بوده و اگر غیر از این بود و همه اعدام می‌شدند، این تعداد اعدامی آثار و عوارض سوء اجتماعی بر خانواده‌ها و جامعه داشت که تصور آن هم سخت است.

اما فلسفه اعدام چیست؟ گرچه دلا‌یل متعددی برای اعدام ارائه می‌شود، اما مهم‌ترین آن، که معمولا‌ً و مکرراً بیان می‌شود، نقش بازدارندگی آن است. به عبارت دیگر قانونگذار یا جامعه فکر می‌کند که با افزایش هزینه ارتکاب جرم، مانع از انجام آن خواهد شد، اما واقعیت چیز دیگری است. مجازات شرط لا‌زم و نه کافی برای کاهش جرم است.

ضمن اینکه اگر از حد معینی بیشتر شود، ممکن است در برخی موارد نقش بازدارندگی خود را از دست بدهد. به‌علا‌وه با افزایش مجازات، در برخی جرائم، منافع ارتکاب جرم هم بیشتر و در نتیجه رغبت به آن افزون‌تر می‌شود و از همه اینها گذشته مطالعات تجربی نشان داده است که مجازات اعدام چندان هم مانع از افزایش ارتکاب جرم نیست و مجازات‌های اجرا‌شده در زمینه مواد مخدر نمونه روشن آن است. ‌ شاید تحریک به افزایش مجازات برای از میان بردن نابسامانی‌ها در برخی جوامع، راه مناسبی برای ایجاد آرامش‌ خاطر و کسب نظر موافق مردم به سوی خود باشد، اما در واقعیت امر چنین روشی کارآمد نیست.

اگر گرانی را نمی‌توان با مجازات یا کشتن گران‌فروش از میان برد، قطعاً مواد مخدر را هم نمی‌توان صرفاً با اعدام قاچاقچی از میان برد. ضمناً در برخی از جرائم ممکن است اعدام به نتایج معکوس منجر شود. مثلا‌ً وقتی که قاضی در پرونده معینی میان تبرئه و اعدام قرار می‌گیرد، از باب احتیاط حفظ خون، کفه تبرئه را سنگین می‌کند، در حالی که اگر مخیر به این دو امر نباشد، راه میانه را انتخاب می‌کند که نه اعدام است و نه تبرئه. ‌

به نظر می‌رسد که بازنگری در سیاست جنایی و کیفری موجود نه تنها، امکان‌پذیر بلکه ضروری است و اتفاقاً این کار را می‌توان با رعایت جوانب شرعی و استفاده از اختیارات حکومت به نحو شایسته‌ای انجام داد و برخی از فتاوای متأخر و گذشته نیز راهگشای آن است. خوب است خاطره‌ای را نقل کنم. در اولین قانون مجازات اسلا‌می ماده‌ای بود که مدت محکومیت از زمان صدور حکم دادگاه محاسبه می‌شد، یعنی اگر کسی دو سال بازداشت بود و در این فاصله حکمش قطعی نشده بود و سپس محکوم به یک سال حبس می‌شد، می‌بایست از زمان قطعی شدن حکم یک سال را تحمل کند. گرچه قضات معمولا‌ً به نحوی آن زمان را تخفیف می‌دادند، ولی طبعاً زندانی آن را درک نمی‌کرد و حکم را امری ظالمانه می‌دانست.

هرچه کوشیده شد که برای آقایان بیان شود که این کار خلا‌ف منطق و عقل است، قبول نداشتند و معتقد بودند که تغییر آن خلا‌ف شرع است تا اینکه این مسأله در گزارش نماینده ویژه حقوق بشر به عنوان موضوعی ناقض حقوق بشر و عدالت منعکس شد و پس از این مرحله برای حل آن اقدام کردند و معلوم شد که خلا‌ف شرع هم نبود. چنین رفتاری برای جامعه ما شایسته نیست و امیدوارم برحسب فهم و دانش اجتماعی خودمان آنچه را که مطابق انصاف و عدالت است انتخاب و اجرا کنیم.


نظر شما( )
?سیدشهاب الدین عالمیان

پنج شنبه 86/7/26  ساعت 11:34 عصر

از انجمن حجتیه تا مادون انجمنی‌ها

 

سعید حجاریان

با ظهور مکتب تفکیک در خراسان، ما با جریانی ضدفلسفی روبه‌رو شدیم که مرحوم محمود حلبی هم از اعضای آن بود. حاج محمود حلبی و اطرافیانش تلاش بسیار کردند تا سازمانی به وجود آورند و با بهائیت و مبلغان آن مبارزه کنند. پس از 28 مرداد 1332 و شکل‌گیری انجمن حجتیه، برای دو سال، شاه با انجمن و محمود حلبی و اطرافیانش کنار می‌آمد و حتی به آقای فلسفی نیز این امکان داده شد تا در رادیو به تبلیغ علیه بهائیت بپردازد. اما در پی تخریب حضیره‌القدس توسط نیروهای انجمنی در سال1334، شاه از برخورد خشن انجمنی‌ها با بهائیت جلوگیری کرد و از همین روی بود که آنها به اجبار، سمت و سوی فرهنگی به فعالیت‌های خود دادند و بیشتر به سراغ تاثیرگذاری در مدارس و نفوذ در آموزش و پرورش رفتند و برای خود در آنجا پایگاه درست کردند و به مرور زمان گسترش نیز یافتند.

به مرور زمان اما آنها چون با بهائیت مبارزه می‌کردند، از خلق و خوی آنان، متاثر نیز شدند. بهایی‌ها مدعی بودند که جریانی غیرسیاسی‌اند و انجمن هم به تبع آنها خود را غیرسیاسی اعلام می‌کرد. بنابراین، چنین نبود که انجمن قائل به جدایی دین از سیاست باشد. آنها قصد جلوگیری از مواجهه خود با ساواک را داشتند و از همین روی از سیاست فاصله گرفته بودند. سخن‌شان نیز این بود که شاه شیعه را بهائیان نباید دوره کنند.

نقد «ایقان» می‌کردند و به جلسه‌های بهائیت می‌رفتند و با مبلغین بهائیت به مناظره می‌پرداختند. این روند ادامه پیدا کرد تا جنبش چریکی در ایران شکل گرفت. جنبش چریکی، خود یک موعودگرایی سکولارشده و ایدئولوژی‌زده بود. بسیاری از چریک‌‌های فدایی و چریک‌های مسلمان، سابقه انجمنی داشتند؛ منتها، موعودگرایی انجمن حجتیه را صورتی ایدئولوژیک بخشیدند و اعتقادشان چنان بود که مشکل اصلی نه بهائیت که امپریالیسم است.

چریک‌ها، خصوصا مسلمانان آنها، نگاهی «تمهیدی» داشتند و معتقد به مهیا کردن خود برای ظهور بودند؛ ظهور انقلاب، ظهور یوتوپیا و جامعه بی‌طبقه توحیدی. نه انجمنی‌ها و نه چریک‌ها، هیچ یک بنیادگرا و سلفی نبودند و یوتوپیای آنها، آینده بود.

اما در کنار نیروهای انجمنی و چریک‌ها گروه‌هایی بودند که من آنها را «مادون انجمن» می‌نامم. انجمن حجتیه، جریانی مدرن بود و اعضایش عمدتا تحصیلکرده و خوش‌برخورد و بیشتر متعلق به طبقه متوسط بودند. جنبش چریکی در ایران نیز چنین خصوصیتی داشت. جریان «مادون انجمن» اما برآمده از طبقات سنتی و خرده بورژوا بود و ویژگی‌های‌آن را چنین صورتبندی می‌توان کرد:

اول: نگاه آنها سلفی بود؛ یعنی یوتوپیای آنها در گذشته بود و به دنبال احیای سنت سلف صالح و توراث شیعی بودند.
دوم: آنها برخلاف گروه‌هایی مثل انجمن حجتیه که عموما تکامل‌گرا بوده‌اند، بویی از مفهوم تکامل نبرده‌اند و ایده‌های اسپنسر و گیزو و داروین گویی تاثیری بر آنها نگذاشته است.
سوم: به اشتباه آنها را اصول‌گرا می‌نامند، چرا که آنها در روش عمدتا بنیادگرا هستند و اصول‌گرا (principalist) به جریانی اطلاق می‌شود که معتقد به پرنسیپ و اصولی خاص در عمل باشد.
چهارم: انجمن حجتیه‌ای‌ها جبری‌مسلک بودند و بنابراین می‌گفتند که منجی باید در انتهای پروسه تکامل بیابد. در برابر آنها، جنبش چریکی، منجی‌گرایی را نه یک پروسه که یک پروژه می‌دانست. انجمنی‌ها مثل مارکس بودند و چریک‌ها مثل لنین و مائو و کاسترو. گروه‌های مادون انجمن اما اصلا به چنین بحث‌هایی نمی‌رسند و این حرف‌ها و تفاوت‌ها را نمی‌فهمند.

ردپای جریان «مادون انجمن» را در فداییان اسلام و موتلفه می‌توان سراغ گرفت. اخیرا اما گرایشی از این جریان پیدا شده است که از قضا به شدت اراده‌گراست. امام صادق(ع) می‌فرماید که: «قد کذب الوقاتون» (هر کسی که بگوید امام زمان می‌آید، دروغگوست و نباید برای ظهور امام زمان، وقت تعیین کرد.) اینها به همین مفهوم «وقات» هستند و به عنوان مثال می‌گویند که دو سال دیگر آقا می‌آید. نمی‌دانم که این گروه‌های مادون انجمنی چگونه جهش پیدا کردند و به یکباره «وقات» شدند و برخلاف گذشته محافظه‌کارشان، اکنون رادیکال و اراده‌گرا از کار درآمده‌اند.

در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، 10 تا 20 فرقه منجی‌گرا در ایران پیدا شدند که نهایتا نیز دستگیر و سرکوب شدند. در اصفهان، تنوری بود که گویی معجزه می‌کرد و در سلماس نیز اسبی پیدا شده بود که اعجاز داشت و در مشهد نیز گروهی با عنوان «جامعه الصادق» بودند که دستگیر شدند. نهایتا نیز یک گروه منجی‌گرا به ترور علی رازینی اقدام کردند که مورد شناسایی و بازداشت قرار گرفتند.

اما در دو سال اخیر، تعداد این گروه‌ها و اجسام و افراد معجزه‌گر فزونی یافته است و تقریبا هفته‌ای نیست که فرقه‌ای منجی‌گرا پیدا نشود. این اتفاق چه بسا مولود ظهور و رشد جریان «وقات» و «مادون انجمنی» در ایران است. در آسیب‌شناسی این ماجرا نگاهی می‌توان انداخت به زمانه «رکود بزرگ» در آمریکا.

وقتی جامعه‌ای تحمل سختی‌ها و گرفتاری‌های روزافزون را نداشته باشد،‌ به نوعی پروژکتور می‌کند در عالم فیکشن و به زندگی تخدیری و فرافکنی و رویاپروری روی می‌آورد. «فیکشن» و رویاپروری هم به هر حال نوعی یوتوپیا می‌سازند. با این تفاوت که راه فرار از وضع موجود را مهیا می‌کند و نه راه نقد وضع موجود. عملکردی شبیه افیون و تخدیر و تریاک دارد. جامعه، خودش را با یوتوپیای منجی‌گرایانه تخدیر می‌کند. در چنین موقعیتی وقتی دورنمای پیش روی روشن نباشد، افراد برای فرار از وضع موجود، به دنبال یک سلطنت شکوهمند هزاره مسیحی می‌روند و به دنبال معجزه در هزاره سوم می‌گردند.


نظر شما( )
?سیدشهاب الدین عالمیان

چهارشنبه 86/7/25  ساعت 11:47 عصر

احتمال جنگ‌تمدنها

حجت‌الاسلام دکتر «سید مصطفی محقق داماد» در نشست علمی «علم و دین» در دانشگاه مفید قم گفت: متاسفانه امروزوضعیت جهان به گونه‌ای است که برخی مراکز علمی و تحقیقاتی دنیا در استخدام آدم کشان قرارگرفته اند.

وی افزود: برخی از مراکز علمی در جهان علاوه بر اینکه سلاح های گرم و مخربی را در اختیارآدم کشان قرار دادند محیط‌زیست را نیز بر بشریت تلخ و تنگ کردند. متاسفانه ما امروز شاهد جنگ خونریزی و آدم کشی از ناحیه گروههای منتسب به ادیان در یک سو و تکنولوژی های علمی پیشرفته از طرف دیگر می‌باشیم.

محقق داماد اظهار داشت: ایران بالاترین علما و اندیشمندان را در زمینه علوم تجربی و الهیات و فلسفه در اختیار دارد. باید از عالمان علوم تجربی و عالمان دین سوال کنیم که برای آینده بشریت چه برنامه ای دارند و چه اقداماتی را برای آرامش و سعادت بشر در دست اقدام است.

محقق داماد اظهار داشت: ما نگران روزی هستیم که علم و دین روی مسائل جزئی به تفاهم نرسند و در تعارض و جنگ قرار گیرند.

پروفسور«غلامحسین ابراهیمی دینانی» استاد برجسته فلسفه دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: علمای دین و اندیشمندان باید از تعارضات و مشکلات ایجاد شده در جهان جلوگیری نمایند. وی افزود: همه ما باید دنبال صلح جهانی باشیم و این اقدام تنها با همراهی همه دانشمندان و عالمان امکان پذیر است.

وی بااشاره به مشکلات ایران و آمریکا گفت: مردم این دو کشور از نظر فکری کوچکترین اختلافی با هم ندارند ولی باید تحقیق کنیم که ریشه مشکلات فعلی کجا می‌باشد. متاسفانه تبلیغات صهیونیستی تصاویر بسیار نامطلوبی از مردم ایران در ذهن آمریکایی‌ها ایجاد کرده است. ملت شریف آمریکا نباید تحت تاثیر تبلیغات منفی صهیونیسم جهانی قرار بگیرند.


نظر شما( )
?سیدشهاب الدین عالمیان

چهارشنبه 86/7/25  ساعت 11:39 عصر

نتیجه سخنرانی خاتمی

«مجید انصاری» عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز که اخیرا پیشنهاد پخش کامل سخنرانی «سیدمحمد خاتمی» در دانشگاه تهران را داده است، اعلام کرد: سخنرانی خاتمی در دانشگاه هاروارد و اعلام خبر کشته شدن شهروندان ایرانی بر اثر سوانح هوایی ناشی از تحریم فروش هواپیما و یا ارسال قطعات یدکی به ایران، موجب شد تا آمریکا تصمیم به رفع تحریم از تحویل قطعات یدکی هواپیما به ایران بگیرد.

انصاری طی سخنانی در نشست کمیته اطلاع‌رسانی حزب جوانان ایران اسلامی افزود: بعد از این سخنرانی آمریکایی ها پیغام دادند که بدلیل اثرات این سخنرانی که بصورت مستقیم از سوی چهار شبکه تلویزیونی آمریکا پخش می‌شد، تحریم قطعات یدکی هواپیما را برمی‌دارند.

عضو مجمع روحانیون مبارز یادآور شد که این پاسخ آمریکایی‌ها به سخنان خاتمی درحالی صورت گرفت که وی در زمان سخنرانی، خاتمی رییس جمهور ایران نبود و به صرف شخصیت حقیقی خود به سفر رفته بود.

انصاری با اشاره به واکنش دولت‌نهم به سفرهای خارجی خاتمی گفت: دولت به جای تقدیر و تشکر از آقای خاتمی اعلام کرد که بر داشته شدن تحریم‌ها نتیجه مذاکرات و عملکرد دولت نهم است و حتی گفتند که دولت قبلی در این زمینه کم‌کاری کرده بود.


نظر شما( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هشدارهاشمی
درمان اقتصادایران
راه نجات کشور
خاتمی و اصلاح طلبی
قدری تامل
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

151037

بازدید امروز

3

بازدید دیروز

13

حضور و غیاب
یــــاهـو


 RSS 


 درباره خودم

ایران سربلند
سیدشهاب الدین عالمیان
حدود26 سال سابقه ی اجرایی وفرهنگی درآموزش و پرورش تهران دارم.فارغ التحصیل رشته ی اقتصادازدانشگاه تهران هستم.

 لوگوی وبلاگ

ایران سربلند

 پیوندهای روزانه


 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

86

 لینک دوستان

به وسعت دنیا
« یا مهدی ادرکنی »
دوستداران حقیقت
کوثر
وبلاگ حامیان وطن

لوگوی دوستان






















آوای آشنا

اشتراک