رمضان فصل تکوین جهانی جدید، لیلهالقدر روز شکل گرفتن انسان تراز خدا و عید فطر روز پایان آفرینش آن عالم نو و این آدم نوین است.
گویا همین دیروز بود که میزبان بینیاز، آن کریم صادق امین را با سبدی از بشارت به استقبال ما فرستاده بود:
“... در این ماه نفسهای شما حکم تسبیح را دارد. خوابهای شما عبادت است، شیاطین در غل و زنجیرند، درهای جهنم بسته است...”
هرچند، ما که در روزهای سپری شده از ماه، شیطان را در حبس حس نکردهایم. در ماههای دیگر چه گناهانی میکردند که در این ماه نمیکنند. دروغ میگفتند و دیگر نمیگویند؟ به گفتههای خود عمل نمیکردند و در این ماه عمل میکنند؟ بندگان خدا را تحقیر میکردند و دیگر نمیکنند؟ بیگناهان را زندانی میکردند و دیگر نمیکنند؟ به افراد تهمت میزدند و دیگر نمیزنند؟ عوامفریبی میکردند و دیگر نمیکنند؟ ...؟
راستی اگر شیاطین در غل و زنجیرند، پس این همه ظلم و گناه در جامعه روزهداران از کجاست؟ پیامبر خدا که وعده دروغ نمیدهد.
گویا آن میزبان حکیم در ماه میهمانی و مجلس ضیافت خصوصی خود اکراه و اجبار را بر بندگان خود نپسندیده است. از کرامت میزبان بهدور است که میهمان را بهکاری مجبور کند. شاید در غل و زنجیر بودن شیاطین به این معنی باشد که آنها وادار شدهاند برای مدتی دست از وسوسه انسان بردارند، ولی این بدین معنی نیست که انسانها هم وادار شده باشند به دنبال ارتباط با شیاطین نباشند. رابطه شیطان با انسان که در ماههای دیگر دوسویه است، از آن طرف وسوسه و از این طرف لبیک و پیروی، در این ماه یکسویه شده است. از آن طرف وسوسه و امر به پلیدی متوقف گردیده است، ولی از این طرف راه ارتباطی همواره باز است. شیاطین زندانی هستند، ولی نه زندانی ممنوع الملاقات!
میزبان لطیف راه وسوسهها را مسدود کرده و موانع پرواز را برطرف کرده است، تا انسان آزاد و رها اوج بگیرد. ولی شگفتا که این مخلوق دوپا به جای بال گشودن و پرواز در ملکوت، یا در نوبت ملاقات شیطان ایستادهاست و یا پشت دروازه جهنم منتظر است و با اصرار و التماس درخواست گشوده شدن دروازه را دارد.
بی حکمت نیست در آن مجلس که پیک امین خطبه استقبالیه میزبان را قرائت میکرد، وقتی آن میهمان ناب در پایان خطبه از جای برخاست و از بهترین کاری که در ماه میهمانی میتوان انجام داد پرسش نمود، پاسخ شنید: “ورع و پرهیز از آنچه خدا از آن نهی فرموده است، یعنی دوری از گناه”
در آنجا کسی نپرسید، مگر گناه زاییده تعامل انسان و شیطان نیست، پس حالا که شیاطین دربندند، گناه دیگر چه صیغهای است؟ شاید دلیل اصلی عظمت دوری از گناه در این ماه این باشد که اگر در گناهان ماههای دیگر انسان، شیطان نیز بهواسطه آورده خود یعنی وسوسه شریک جرم است، در ماه میهمانی مسئولیت طغیان و نافرمانی انسان به طور کامل به عهده خود اوست.
رمضان از نیمه گذشته است. گویا همین دیروز بود که استهلالگران بهدنبال هلال ماه صیام میگشتند. ما همیشه برای بهآخر رسیدن این ماه لحظهشماری کردهایم. کم سنوسالتر که بودیم وقتی ماه رمضان به روز نهم میرسید، با خوشحالی میگفتند رمضان به هُمهُم افتاده است و دارد نفسهای آخر را میکشد: نهُم، دهُم، یازدهُم، ... روزهای آخر ماه هم که روزهای غشنی غشنی بود.
شبهای قدر در پیش است. فرصت زیادی تا پایان ضیافت الهی باقی نمانده است. استهلالگران دارند آماده شکار هلال شب اول شوال میشوند. میادین شهر در انتظار آتشبازی جشن پایان ضیافت به سر میبرند. دور نیست که جار بزنند عیدسعید فطر مبارک باد!
بدبخت کسی است که از ماه میهمانی خدا خارج شود، در حالی که آمرزیده نشده باشد و حال روز اول شوال او با حال روز آخر شعبانش یکسان یا بدتر از آن باشد.
خوش به حال کسی که رمضان، لیلةالقدر، و عید فطر را آغاز تلاش برای حیاتی سبز و فرصتی برای درانداختن طرحی نو ببیند.
علی اصغرخدایاری